تاریخچه ای کوتاه از اکوسیستم اتریوم
در این مقاله با تعیین کمیت مصرف گَس (Gas) در میان توکن های اصلی، پروتکل های Defi و تراکنش های شبکه اتریوم به برجسته ترین موارد استفاده اتریوم خواهیم پرداخت. تحلیل ما پیچیدگی و ماهیت در حال تکامل اکوسیستم اتریوم را توضیح می دهد. در این مقاله با استناد به یک تحقیق بلندمدت به اکوسیستم اتریوم می پردازیم.
انگیزه و روش
اتریوم یک پلتفرم بدون مجوز است و به این ترتیب، هدف ذاتی قابل اجرا ندارد. یک پلتفرم بدون مجوز به طور تجربی از طریق کاربرد آن تعریف می شود. بنابراین، درک شبکه اتریوم به صورت کاملاً توصیفی آغاز می شود؛ اینکه این شبکه برای چه چیزی مورد استفاده قرار می گیرد.
به احتمال زیاد بهترین ابزار اندازه گیری برای استفاده، مقدار نسبی گَس (Gas) مورد استفاده بر اساس نوع فعالیت است. در حالی که این رویکرد نسبت به تعداد تراکنش کمتر محسوس است، اما این رویکرد در طراحی خود شبکه اتریوم ریشه دارد:
- توان عملیاتی پلتفرم اتریوم در واحد گَس (Gas) موجود در هر بلاک محدود است. در حالی که موارد استفاده برای فضای بلاک کمیاب رقابت می کنند، برنده این رقابت با توانایی ارائه کارمزدهای بسیار بالا تعیین و بازنده ها از پلت فرم کنار گذاشته می شوند.
- از آنجایی که بازار گَس (Gas) اتریوم بسیار رقابتی است، هزینه گَس (Gas) نشان دهنده تقاضای کاربر و ارزش اقتصادی اختصاص داده شده توسط کاربران به یک مورد استفاده خاص یا یک پروتکل است. توجه داشته باشید که کاهش گَس (Gas) ممکن است همچنان نشان دهنده افزایش هزینه های فیات یا اتر باشد (و بالعکس). در این مقاله فقط بر گَس (Gas) اتریوم تمرکز می کنیم، زیرا هدف ما مقایسه رواج نسبی موارد استفاده در اکوسیستم اتریوم است.
- در این تحقیق، هزینه گَس (Gas) بر تعداد تراکنش ها ترجیح داده شده است زیرا نشان دهنده هزینه اقتصادی واقعی کاربر است و بنابراین دستکاری آن دشوارتر می باشد. افزایش شخصی تعداد تراکنش ها، به ویژه در دوره هایی که ازدحام شبکه کمتر باشد، آسان تر است.
دو نوع حساب در پلتفرم اتریوم وجود دارد: 1) حساب های تحت مالکیت خارجی (EOA) که توسط کلیدهای خصوصی کنترل می شوند و 2) حساب های قراردادی که توسط کد قراردادشان کنترل می شوند. محققان این تحقیق، تصمیم آگاهانه ای گرفته اند تا تمام گَس (Gas) در یک تراکنش را به تماس اولیه قرارداد توسط EOA نسبت دهند، زیرا این امر تقاضای کاربر محور را نشان می دهد. بررسی معاملات داخلی تصویر متفاوت و در عین حال مرتبطی را ترسیم می کند.
بررسی اجمالی
مصرف نسبی گَس (Gas) اتریوم بر اساس نوع تراکنش
با مروری جامع بر تاریخچه اتریوم این مقاله را شروع می کنیم. شکل 1 مصرف نسبی گَس (Gas) در تمام تراکنش های ثبت شده در بلاک چین اتریوم را نشان می دهد که به غالب ترین موارد استفاده تقسیم شده است. هفت دسته مختلف به اندازه کافی قابل توجه بودند که شایسته طبقه بندی خاص خود باشند، که دو مورد از آنها (یعنی پل ها و ربات های MEV) تنها در سال گذشته مورد استقبال قرار گرفتند:
- وانیلا (Vanilla): انتقال اتر خالص بین حساب های EOA، بدون اینکه قراردادی ملغی شود.
- استیبل کوین ها: توکن های قابل تعویض که ارزش آن ها به یک دارایی خارج از زنجیره، چه توسط صادرکننده یا توسط یک الگوریتم، وابسته است. اکثر استیبل کوین ها با دلار آمریکا مرتبط هستند. در این دسته بیش از 150 استیبل کوین قرار دارد که USDT، USDC، UST، BUSD و DAI برجسته ترین آنها هستند.
- ERC20: در محدوده این مقاله، همه قراردادهای ERC20 که استیبل کوین نمی باشند در این دسته گنجانده شده است.
- DeFi: ابزارها و پروتکل های مالی شبکه ای می باشند که به عنوان قراردادهای هوشمند و عموماً بدون واسطه های متعارف اجرا می شوند. محبوب ترین آنها در حال حاضر صرافی های غیرمتمرکز (DEX) هستند که پلتفرم های همتا به همتا برای معامله توکن ها می باشند. در این دسته بیش از 90 پروتکل DeFi مانند Uniswap، Etherdelta، 1inch، Sushiswap، Aave و 0x. قرار داده شده است.
- پل ها (Bridges): قراردادهایی هستند که امکان انتقال توکن ها بین بلاک چین های مختلف را فراهم می کنند. بیش از 50 پل مانند Ronin، Polygon، Optimism و Arbitrum در این دسته گنجانده شده است.
- NFT: داده های منحصر به فرد و قابل شناسایی می باشند که می توان منحصراً آنها را به ملکیت خود درآورد و به صورت شبکه ای آنها را منتقل کرد. این دسته شامل قراردادهای توکن ها (ERC721، ERC1155)، و همچنین بازارهای NFT (OpenSea، LooksRare، Rarible، SuperRare) برای معامله آنها می شود.
- ربات های MEV: ربات های MEV (Miner Extractable Value) تراکنش ها را با مرتب سازی مجدد، درج و سانسور تراکنش ها در بلاک ها برای کسب سود انجام می دهند.
- سایر موارد: این دسته شامل تمام معاملاتی است که در دسته بندی های ذکر شده در بالا گنجانده نشده اند. به عنوان مثال می توان به قراردادهای چند امضایی معاملات، پلتفرم های وام دهی متمرکز و سایت های قمار اشاره کرد.
از نظر کیفی، موارد استفاده امروزی در مقایسه با دو سال پیش بسیار متفاوت می باشد؛ به طوری که هر دسته ای که در بالا ذکر شد تغییرات چشمگیری را شاهد بوده است. این امر ماهیت در حال تحول پلتفرم اتریوم و چارچوب تحقیقاتی مورد نیاز برای ارزیابی آن را نشان می دهد. بررسی اتریوم در سال 2022 به سبک بررسی اتریوم سال 2019 بسیار گمراه کننده خواهد بود. همانطور که داده ها نشان می دهد، هیچ نشانه ای از ثابت ماندن شبکه اتریوم نیز وجود ندارد؛ انتظار داریم که اتریوم 2024 کاملاً متفاوت از اتریوم امروز باشد. در ادامه مقاله، هر یک از هفت دسته ذکر شده را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
وانیلا
درصد گَس (Gas) استفاده شده در تراکنش های وانیلا ( EOAبهEOA )
از نظر مفهومی، معاملات وانیلا نشان دهنده استفاده از اتر به عنوان یک ارز خاص است. از منظر مصرف گَس (Gas)، این مورد استفاده از غالب ترین موارد استفاده در روزهای اولیه (80 درصد گَس (Gas) در سال 2015) به حدود 10 درصد در دو سال گذشته کاهش یافته است. به عبارت دیگر: از نظر تجربی، اتریوم در اصل، یا حتی به طور غالب، برای انتقال ETH بین کاربران مورد استفاده قرار نمی گیرد.
گَس (Gas) کلی مورد استفاده در معاملات وانیلا
با این وجود، اشتباه است که بگوییم بلاک چین اتریوم در حال حاضر تراکنش های کمتری نسبت به سال 2016 ثبت می کند. دلیل آن افزایش چندین مرتبه محدودیت های گَس (Gas) در طول تاریخ شبکه اتریوم است. زمانی که اتریوم برای اولین بار در سال 2015 راه اندازی شد، حد مجاز گَس (Gas) 5000 واحد گَس (Gas) در هر بلاک بود. از آن زمان به تدریج تا حد 15 میلیون در بلاک رشد کرد، و در دوره های تراکم تراکنش های شبکه می تواند تا دو برابر بیشتر شود. بنابراین، در حالی که ارزش نسبی انتقال اتر در طول زمان کاهش یافت، اما گَس (Gas) کلی مورد استفاده در معاملات شاهد افزایش شدیدی بوده است.
استیبل کوین ها
درصد گَس (Gas) مورد استفاده در معاملات استیبل کوین ها
استیبل کوین ها در اتریوم به وجود نیامدند، اما برای اولین بار در بستر اتریوم رشد کردند. پس از انتقال استیبل کوین USDT از بیتکوین (جهت یافتن بستری با کارمزد کمتر و زمان تایید سریع تر)، بقیه استیبل کوین ها به غول های مصرف گَس (Gas) در بستر اتریوم تبدیل شدند. در سه سال گذشته، بیشتر اوقات از اتریوم بیشتر به عنوان یک پلتفرم پرداخت دلاری استفاده می شد تا اتریوم؛ حجم انتقال ماهانه استیبل کوین ها از اواخر سال 2019 هر ماه بیشتر از اتر می باشد.
علاوه بر USDT، رقابت فزاینده ای بین پروژه های متمرکز (USDT و USDC) و الگوریتمی (مانند DAI و UST) در فضای پر رونق استیبل کوین ها وجود دارد. اما وضعیت این رقابت را نمی توان از تصویر بالا استنباط کرد.
با تبدیل شدن کارمزدهای فیات در شبکه اتریوم به یک مشکل بزرگ، استیبل کوین ها به سایر بلاک چین ها گسترش یافتند. در حال حاضر USDT در پلتفرم Tron بیشتر از پلتفرم اتریوم صادر می شود. USDC از 8 بلاک چین مختلف پشتیبانی می کند. UST از 10 پیلتفرم پشتیبانی می کند. تا جایی که اتریوم به عنوان یک کامپیوتر همه منظوره غیرمتمرکز استفاده می شود، ممکن است همچنان سهم بازار خود را به پلتفرم های رقیب ارزان تر، یا سریع تر یا هر دو از دست بدهد.
به این رابطه چند به چند بین پلتفرم ها و پروتکل ها در عصر پلتفرم های چند زنجیره ای توجه کنید. نه تنها اتریوم (پلتفرم) توسط پروتکل های بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه بسیاری از این پروتکل ها نیز بر روی پلتفرم های متعدد قابل اجرا می باشند. شما نمی توانید اکوسیستم اتریوم را بدون در نظر گرفتن استیبل کوین ها به طور کامل درک کنید، و نمی توانید اکوسیستم استیبل کوین ها را بدون بررسی زنجیره های دیگر نیز به طور کامل درک کنید.
ERC-20
درصد گَس (Gas) مورد استفاده در معاملات توکن های ERC-20
برای توکن های قابل تعویض، که بیشتر آنها به عنوان قراردادهای ERC-20 اجرا می شوند، 40 درصد سهم بازار گَس (Gas) در سال 2018، بالاترین سطح تاریخی آنها بود. به نظر می رسد که روزهای ICO را پشت سر گذاشته ایم، و در چند سال گذشته، موارد استفاده از محدوده 5 تا 10 درصدی سهم بازار گَس (Gas) به آنها اختصاص داده شده است. احتمالاً متوجه قدرت زیر مجموعه "Tokens Other ERC-20" در تصویر بالا شده اید.
حتی اگر روی محبوب ترین توکن های تاریخ بزرگنمایی کنیم، هیچ یک از آنها برای مدتی بیش از یک سال رایج نبودند. زیرمجموعه قابلتوجهی از توکن های قابل تعویض، دارایی های بسته بندی شده، به ویژه WETH و WBTC هستند که رابط توکن ها را با توکن های بومی زنجیره های مربوطه و موارد استفاده مالی غیرمتمرکز برای آن ها را قادر می سازد. این بدان معناست که حتی حجم اتریوم در شبکه اتریوم به دو صورت وجود دارد: به صورت ETH بومی و به شکل یک توکن پیچیده.
DeFi
درصد گَس (Gas) مصرف شده توسط DeFi
برنامه های زیادی برای تامین مالی غیرمتمرکز (DeFi) طراحی شده بود. این برنامه ها عبارتند از: برنامه های وام دهی، استقراض، معاملات نقدی و مشتقات، سود بهره، بیمه و غیره. در حال حاضر، بیشتر تأثیری که دیده ایم حاصل از معاملات غیرمتمرکز دارایی ها بود. در دو سال گذشته، تأمین نقدینگی و کسب بازده به عنوان برنامه های کاربردی نسبتاً محبوب نیز ظاهر شدند و ممکن است در آینده شاهد تقسیم بندی بیشتر فضای DeFi باشیم.
صرافی های غیرمتمرکز (DEX) اولین بار با ظهور EtherDelta در سال 2017 محبوبیت یافتند و از آن زمان به بعد یکی از مصرف کنندگان اصلی گَس (Gas) بودند. از آنجایی که نقدینگی هم توسط معامله گران تامین می شود و هم آنها را جذب می کند، یک نیروی متمرکز کننده طبیعی در حال اجرا می باشد؛ در اکثر مواقع، فقط یک یا دو پلتفرم بر این دسته تسلط دارند و Uniswap در حال حاضر پیشتاز پلتفرم ها است (با حداکثر 88٪ مصرف گَس (Gas) DeFi). همچنین به وجودMetamask (باند نارنجی، بالا) در این فضا توجه کنید. Metamask در اصل یک DEX نیست، بلکه یک تجمیع کننده است که از «بهترین قیمت مبادله» برای یک جفت معین از سایر ارائه دهندگان استفاده می کند و آنها را از مشتری دور می کند. این روند دیگری است که ما انتظار داریم بیشتر آن را شاهد باشیم؛ با رشد DeFi ، برخی از عملکردها ممکن است به جای آشکار به صورت ضمنی تبدیل شوند؛ به این معنی که کاربران با پلتفرم هایی تعامل خواهند داشت که بیشترین راحتی را با انتزاع کردن تمام تعاملات درون زنجیره ای و متقابل فراهم می کنند.
پل ها
درصد مصرف گَس (Gas) پل ها
وقتی صحبت از cross-chain می شود، باید گفت که پل ها از جدیدترین مصرف کنندگان قابل توجه گَس (Gas) هستند. از آنجایی که تراکنش در اتریوم از لحاظ فیات بسیار گران می شود و زنجیره های رقیب از نظر ثبات و عملکرد رشد می کنند، شاهد ظهور جریان های سرمایه cross-chain می شویم. علاوه بر افزایش کوتاه مدت پل رونین در اوج محبوبیتAxie Infinity (به اوج مصرف حدود 8 درصد گَس (Gas) برای چند روز)، مصرف گَس (Gas) پل ها در سال گذشته دو برابر شده است (از 1٪ به 2٪). این بلاک چین اتریوم را به راه حل های L2 در اکوسیستم (Polygon، Arbitrum، Optimism) و همچنین اکوسیستم های رقیب (Avalanche، Polkadot) متصل کرد. ممکن است به نقطه ای برسیم که در آن هر بینش معنادار در مورد جریان نقدینگی ممکن است به یک ذهنیت و ابزار چند زنجیره ای نیاز داشته باشد.
حتی بیت کوین نیز از آن مصون نیست؛ بیش از 1 درصد از کل عرضه آن در حال حاضر به پلتفرم اتریوم به شکل WBTC، یک پل متمرکز، متصل شده است.
NFT
درصد گَس (Gas) استفاده شده برای NFT ها
امروزه شاید تعداد کمی از مردم Cryptokitties را به یاد بیاورند، اما در سال 2017 اولین پروژه محبوب NFT بود و به طور خلاصه حدود یک سوم از توان شبکه را به خود اختصاص داد و هزینه های شبکه را به میزان قابل توجهی افزایش داد. در همان سال نسخه بتا OpenSea منتشر شد. با این وجود، در نیمه دوم سال 2021، فضای NFT دوباره در بازار گَس (Gas) برجسته شد. از زمانی کهNFT ها به یک اهرم بارز تبدیل شدند، تا کنون، حدود یک سوم کل گَس (Gas) مصرف شده در اتریوم برای آنها استفاده می شود. در حال حاضر نه مصرف بالای گَس (Gas) در هر تراکنش و نه شرایط متخاصم قیمت بر این امر تأثیری داشته است. در این رده، OpenSea با مصرف بیش از 60 درصد از کل گَس (Gas) مربوط به NFT، در بازار پیشرو است و چندین پلتفرم دیگر در پشت سر آن قرار دارند.
با معرفی استاندارد توکن ERC-1155، که به ویژه توسط صرافی OpenSea Wyvern مورد استفاده قرار گرفت، برخی افزایش های کارآمدی حاصل شد، و پذیرش این استاندارد روند دیگری است که باید به آن توجه داشت.
ربات هایMEV
درصد استفاده از گَس (Gas) توسط ربات های MEV
اجماع عمومی بر این است که ارزش استخراج پذیر ماینر (MEV) بخش لاینفک اکوسیستم اتریوم است و نقش مهمی در افزایش کارایی DeFi دارد، یعنی از طریق حذف تفاوت های قیمتی بین صرافی های غیرمتمرکز، که بیش از 95 درصد از فعالیت MEV را تشکیل می دهد.
بر خلاف نام آن، ذینفعان اصلی MEV عموماً ماینرها نیستند، بلکه جامعه ای از جستجوگران و استخراج کنندگان هستند که از ابزارهای خودکار برای ایجاد تراکنش های MEV استفاده می کنند. اما ماینرها از کارمزدهای بالا مرتبط با ماهیت فوری معاملات آربیتراژ، که فرصت های سوددهی ایجاد می کنند، بهره می برند.
با توجه به اینکه استخراج کننده های MEV اغلب برای خودشان تبلیغ نمی کنند، و بررسی ها برای طبقه بندی تراکنش های MEV ناقص است، ممکن است رقم واقعی را دست کم بگیریم؛ طبق گفته تیم Flashbots، حداقل 4 درصد از گَس (Gas)، توسط تراکنش های MEV مصرف می شود.
اگر بلاک چین های رقیب بتوانند حداقل تاثیر MEV را کاهش دهند، میتواند انگیزه ای برای مهاجرت از اتریوم فراهم کند.
سایر موارد
درصد استفاده از گَس (Gas) توسط سایر موارد
طراحی اتریوم به عنوان یک پلتفرم بدون مجوز، موارد استفاده زیادی را فراتر از مواردی که در بالا ذکر کردیم، ایجاد می کند، از بازی های زنجیره ای و پروتکل های چند امضایی گرفته تا طرح های Ponzi. در اوج خود، طرحهای Ponzi مانند MMM (به اوج 10 درصد مصرف گَس (Gas)) و FairWin ( (به طور موجز به 40 درصد رسید) از محبوب ترین موارد استفاده برای اتریوم بودند. اما انگار آن روزها را پشت سر گذاشته ایم. قراردادهای مبادله ای نیز در اینجا گنجانده شده است، به ویژه قراردادهای چند امضایی که برای مدیریت وجوه استفاده می شود. استخراج ناشناخته MEV، پروتکلهای DeFi مبهم، و توکن های غیر استاندارد را نیز می توان در این دسته قرار داد.
دسته بندی تمام فعالیت های اتریوم یک تلاش بی پایان است. ما این دسته های فوق را به طور مداوم بهبود خواهیم داد، و همچنین موارد در حال ظهور جدیدی که به سطوح تأثیر کافی رسیدند، اضافه خواهیم کرد.
نتیجه گیری
تا آنجا که هدف اتریوم به صورت تجربی از طریق استفاده از آن تعریف شده است، اکوسیستم اتریوم، در طول تاریخ چندساله خود، جنبه های متفاوتی داشته است. از شبکه پرداخت وجوه بومی در روزهای اولیه گرفته تا توکن قابل تعویض در سال 2018 و توکن غیرقابل تعویض اخیرا، بسیاری از موارد استفاده به عنوان بزرگترین پرداخت کننده کارمزد این پلتفرم بودند. با توجه به دیدگاه اصلی اتریوم، باید بپذیریم که اتریوم یک کامپیوتر غیرمتمرکز همه منظوره است، که تقریباً نسبت به محاسباتی که انجام می دهد بی اعتنا است.
درک اکوسیستم پویای اتریوم حاصل کار بی اهمیتی نیست. ارزش از طریق شبکه به شکل های بی شماری و از طریق کانال های متمایز متعدد جریان می یابد. برای سخت تر کردن کار، اتریوم به طور فزاینده ای با تعداد زیادی از بلاک چین های L1 و L2 دیگر در ارتباط است. تعداد زیادی از دارایی ها، پروژه ها، پروتکل ها و نهادها به طور همزمان در چندین بلاک چین وجود دارند و آزادانه بین پلتفرم ها مهاجرت می کنند.
امروزه بررسی اتریوم با همان طرز فکری که گویی بیت کوین یا حتی اتریوم سال 2019 است، به هیچ وجه نمی تواند تاثیرگذار باشد. تکیه بر معیارهای تک ارزی و تک زنجیره ای درک ناقص و سطحی را به همراه دارد؛ درک وضعیت فعلی شبکه مستلزم آگاهی هوشیارانه از پیشرفت های جدید، حوزه وسیع تخصصی و درک تفاوت های ظریف است.