
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با هدف تقویت مجدد تولید داخلی، سیاستهای تعرفهای را در پیش گرفته است. در دهه ۱۹۸۰، بخش قابل توجهی از صنایع تولیدی آمریکا یا به کشورهای دیگر منتقل شدند یا جای خود را به فناوریهای خودکار دادند.
تفاوت زیاد در میزان دستمزدها بین کشورها، عامل اصلی جابجایی خطوط تولید به خارج از مرزها بود. با این حال، ایالات متحده هنوز هم یکی از کشورهای پیشرو در حوزه تولید محسوب میشود، البته تمرکز آن اکنون بر تولید کالاهایی با ارزش افزوده بالاتر است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که اعمال مالیات بر واردات، که یکی از اهداف آن بازگرداندن نقش اصلی تولید به اقتصاد آمریکاست، احتمالاً موفق نخواهد شد.
از دیدگاه بسیاری از اقتصاددانان، تلاش ترامپ برای وضع تعرفه بر طیف گستردهای از کالاهای وارداتی از شرکای تجاری آمریکا، بعید است بتواند شغلهای تولیدی را که زمانی ستون فقرات طبقه کارگر یقهآبی بودند، احیا کند.
در میانه قرن بیستم، آمریکا مرکز اصلی تولید در جهان بود و بیشترین تعداد کارگران را نسبت به دیگر بخشهای اقتصادی در این صنعت جذب میکرد. در دهه ۱۹۵۰، یک چهارم نیروی کار غیرنظامی کشور در حوزه تولید فعالیت داشتند. اما از دهه ۱۹۸۰، به واسطه توافقهای تجارت آزاد، بسیاری از صنایع به خارج از کشور منتقل شدند و همچنین رشد اتوماسیون نیاز به نیروی انسانی را در کارخانههای باقیمانده کاهش داد. امروزه فقط حدود ۷ درصد از نیروی کار در بخش تولید مشغولاند، نرخی که از زمان رکود بزرگ تاکنون تقریباً بدون تغییر مانده است.
تعرفهها با این هدف طراحی شدهاند که شرکتها را تشویق کنند تا برای پرهیز از پرداخت مالیاتهای وارداتی، کارخانههای خود را به آمریکا منتقل کنند—مالیاتی که اغلب در نهایت از جیب مصرفکنندگان پرداخت میشود.
گرچه برخی اقتصاددانان بر این باورند که این سیاست ممکن است برای برخی صنایع اثربخش باشد، اما بعید است که باعث بازگشت دوران قدیمی شود که بیشتر وسایل خانگی مردم برچسب «ساخت آمریکا» داشتند.
براساس گزارشی از والاستریت ژورنال، اگرچه بعید است رئیسجمهور چین خودش ابتکار تماس را در دست بگیرد، اما در صورتی که تماس از سوی ترامپ انجام شود، احتمال پاسخگویی شی جینپینگ بسیار بالا خواهد بود.
این موضوع در شرایطی مطرح شده که فضای میان چین و آمریکا بهدلیل تعرفههای تجاری جدید و تنشهای روزافزون، بسیار پرتنش شده است و هر دو کشور درگیر رقابتی شدید برای قدرت هستند؛ شرایطی که هیچکدام نمیخواهند نخستین طرفی باشند که عقبنشینی میکند.
اگرچه ممکن است این خبر در نگاه اول چندان مهم به نظر نرسد، اما در باطن خود حاوی پیام مهمی برای بازارهاست: با وجود تداوم تنشها، هنوز امکان ایجاد ارتباط و باز شدن مسیر مذاکره وجود دارد. این احتمال، در چنین شرایطی میتواند برای سرمایهگذاران نشانهای امیدبخش باشد.
در ابتدای هفته، ترامپ گفته بود که منتظر تماس از جانب رئیسجمهور چین است. اکنون اما، گزارش والاستریت ژورنال حاکی از آن است که اگر ابتکار تماس از سوی ترامپ باشد، پاسخ مثبت از چین دور از انتظار نخواهد بود. این شاید یک پیام غیررسمی از درون دولت چین باشد، اما به هر حال نشاندهنده باز بودن دری برای مذاکره و کاهش تنشهاست.
نقره در تایمفریم 4 ساعته، در میان EMA200 و EMA50 قرارداشته و در کانال صعودی خود در حال حرکت است. در صورت رسیدن نقره به محدودههای عرضه، میتوان اقدام به فروش آن کرد. اصلاح نزولی آن نیز، موقعیت خرید آن را با ریوارد به ریسک مناسب برای ما فراهم خواهدکرد.
بیانیه افشای ریسک:
از آن جاییکه بازارهای مالی تحت فشار عوامل بسیاری قرار دارند و هر عاملی میتواند در آن نوسان ایجاد کند، تحلیلهای ارائه شده صرفاً به جهت اطلاعرسانی از فضای عمومی بازار ارائه میشوند و هیچگونه پیشنهادی برای خرید یا فروش نیستند. پس حتما با استراتژی معاملاتی خود در این بازار معامله کنید.