آربیتراژ، قبلا فقط به کالاهایی محدود می شد که می توانستند به راحتی در بازارها معامله شوند. این پدیده ای است که برخاسته از بازارهای مالی است. اما تحولات اخیر در دنیا، شرایطی را ایجاد کرده است که آربیتراژ حتی در بازار کار نیز امکان پذیر شده و این آربیتراژ، مستقیما تحت تاثیر نرخ فارکس قرار دارد. در این مقاله، جزئیات بیشتری در مورد آربیتراژ نیروی کار و اثرات آن ارائه خواهیم داد.
آربیتراژ نیروی کار چیست؟
موانع تجارت بین المللی برداشته شده است. امروزه، شرکت های چند ملیتی، در سرتاسر جهان، دارای منافع تجاری هستند. در نتیجه، این شرکت های چند ملیتی نیز ترجیح می دهند نیروی کار جهانی داشته باشند. شرکت هایی مانند Accenture، IBM، Wal-Mart و مانند آن، اکثریت نیروی کار خود را در کشورهای خارجی مستقر کرده اند. این سوال پیش می آید که چرا اینگونه است؟ چرا شرکت ها ترجیح می دهند در کشورهای خارجی فعالیت کرده و از نیروی کار آن ها استفاده کنند؟
برون مرز سپاری، به دلایل زیادی اتفاق می افتد. با این حال، مهمترین دلیل در میان این دلایل، آربیتراژ نیروی کار است. آربیتراژ، به معنای سود «بدون ریسک» است. معامله گران، این سود را با خرید کالایی در بازاری که قیمت ها پایین است و فروش آن در بازاری که قیمت ها بالا است، به دست می آورند. در دنیای مدرن، قیمت نیروی کار در کشورهای در حال توسعه پایین است و بنابراین سرمایه داران به سادگی می توانند با انتقال عملیات خود به خارج از کشور، اما فروش کالاهای خود، یعنی خروجی آن نیروی کار، در اقتصادهای توسعه یافته، پول زیادی را پس انداز کنند!
نرخ فارکس، چگونه بر حرکت نیروی کار تاثیر می گذارد؟
نیروی کار، به سمت حداکثر دستمزد جذب می شود. بنابراین، از آنجایی که قیمت دلار در مقایسه با روپیه بالا است، تولیدکنندگان از امریکا می توانند به کارگران هندی، حقوق بیشتری بپردازند و همچنان پول خود را پس انداز کنند. بنابراین اگر کارگران هندی کالایی تولید کنند که توسط آمریکایی ها مصرف شود، هر دوی آنها می توانند سود ببرند! هزینه های پایین و دستمزدهای بالا می توانند به طور همزمان ایجاد شوند.
با این حال، در طی یک دوره زمانی، نرخ دستمزد کارمندان در امریکا باید کاهش یابد، در حالی که نرخ دستمزد کارمندان در هند باید افزایش یابد و آربیتراژ باید در حالت ایده آل به پایان برسد. این همان چیزی است که انتظار می رود در تئوری اتفاق بیفتد. با این حال، در واقعیت، برخی عوامل دیگر بر نتیجه تاثیر می گذارند و تضمین می کنند که آربیتراژ بازار کار ادامه دارد.
به عنوان مثال، دولت امریکا، قوانین قوی در مورد حداقل دستمزد دارد. این امر، مانع کاهش دستمزدها از حد معینی می شود. در عین حال، کشورهایی مانند هند، جمعیت بسیار زیادی دارند و قانون حداقل دستمزد ندارند. بنابراین، رقابت شدید برای اشتغال در این کشورها منجر به پایین نگه داشتن نرخ دستمزد می شود. از این رو، تفاوت قیمت بین دستمزدهای دو کشور، علیرغم وجود عملیات کارآمد و آزاد در بازار خارجی، همچنان باقی است.
در نتیجه، آربیتراژ نیروی کار ادامه دارد و شرکت های چند ملیتی هنوز فرصت کسب درآمد با جابجایی کارشان را دارند!
توانمندسازان آربیتراژ نیروی کار
آربیتراژ نیروی کار می توانست قرن ها پیش اجرا شود. با این حال، تنها در دو دهه گذشته به واقعیت تبدیل شده است. این به دلیل پیشرفت های فناوری است که آن را به واقعیت تبدیل کرده است. برخی از عوامل توانمندسازی آربیتراژ نیروی کار به شرح زیر است:
1. ارتباطات و فناوری: پیشرفت های فناوری مانند اینترنت و ایمیل، عامل اصلی توسعه آربیتراژ نیروی کار بوده است. تنها به دلیل چنین پیشرفت هایی است که داده ها را می توان در عرض چند ثانیه به هر جایی منتقل کرد. بنابراین، کار فکری که قبلا باید در یک کشور حفظ می شد، اکنون در سراسر جهان منتشر می شود. آربیتراژ نیروی کار به شرکت چندملیتی مدرن این امکان را داده است که به صورت 24 ساعته هرروز هفته، خستگی ناپذیر کار کند.
2. سیاست دولت: ثانیا، محدودیت های زیادی در تجارت بین المللی در گذشته وجود داشت. با این حال، در چند سال گذشته، دنیا، جهانی شدن را پذیرفته و امکان جابجایی آزاد سرمایه و نیروی کار را فراهم کرده است. در نتیجه، این سیاستهای آزادی خواه (لیبرال)، به شرکت ها این امکان را می دهد تا فعالیت های خود را در سرتاسر جهان با شرایط صرفا تجاری و بدون هیچ شور و شوق ملی گرایانه ای راه اندازی کنند.
انواع آربیتراژ نیروی کار
آربیتراژ بازار کار در دنیا به اشکال مختلف وجود دارد. برخی از برجسته ترین آنها در این مقاله ذکر شده است.
1. برون سپاری: کشورهایی مانند هند و چین در چند سال گذشته شاهد رونق اقتصادی بوده اند. این رونق صرفا به این دلیل ایجاد شده است که کشورهای توسعه یافته در غرب، فعالیت های تولیدی خود را به مکان های کم هزینه در اینجا واگذار کرده اند. در نظام اقتصادی مدرن، کشورهای غربی مانند آمریکا و اروپا تا حد زیادی مصرف کننده هستند و تولید در کشورهای کم هزینه، به لطف آربیتراژ نیروی کار انجام می شود!
2. کارگران موقت: کشورهایی مانند امریکا، پر از کارگران کشورهای دیگر هستند. این کارگران همچنین نوعی آربیتراژ نیروی کار را نشان می دهند و توسط شرکت های چند ملیتی برای استخدام کارگران ارزان قیمت استفاده می شوند. حقوق پرداختی به این کارمندان کمتر از حقوقی است که به همتایان محلی آنها پرداخت می شود و بنابراین آنها نیز نوعی آربیتراژ نیروی کار را نشان می دهند.
3. مهاجران: در نهایت، کشورهایی مانند مکزیک و بنگلادش، منابع نیروی کار کم هزینه برای کشورهای توسعه یافته هستند. این کشورها جابجایی گسترده نیروی کار خود را به کشورهای دیگر تجربه می کنند که در آنجا می توانند فرصت های شغلی بهتر و استانداردهای زندگی بهتری را به دست آورند. برخی از این مهاجرت های نیروی کار قانونی است در حالی که برخی دیگر غیرقانونی است. با این حال، در هر دو مورد، این امر نتیجه آربیتراژ نیروی کار است.