بازار فارکس
515بازدید
امتیاز گزاف
1401/02/16
مقاله آموزشی

امتیاز گزاف: دلار آمریکا

جامعه مالی جهان در این مورد اتفاق نظر دارند که سیستم اقتصادی فعلی، امتیازات گزافی را برای دولت امریکا فراهم می کند. این بدان معناست که این سیستم، با همه کشورها یکسان رفتار نمی کند. بلکه یک امتیاز ناعادلانه برای امریکا ایجاد می کند، زیرا دلار ارز ذخیره جهان است.

نظر بدنام

در سال 1965، ژنرال شارل دوگل، رئیس جمهور فرانسه، هنگام سخنرانی در یک کنفرانس مطبوعاتی، به دلار اشاره کرد که «امتیاز گزاف» دارد. دیدگاه ارائه شده توسط چارلز دوگل این بود که دولت امریکا، امتیازات بیش از حد دریافت می کند، با آنکه بسیاری از اقتصاددانان فکر می کنند که با توجه به کاهش قدرت اقتصادی امریکا و افزایش قیمت طلا در آن زمان، دلار باید در حالت ایده آل منسوخ شده باشد.

هو جینتائو، رئیس جمهور چین، اخیرا دلار را «محصول گذشته» توصیف کرده است. همچنین نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، با انتقاد از دلار، سنت فرانسوی ها را ادامه داده است. در این مقاله، نگاهی دقیق ‌تر به این خواهیم داشت که چرا جهان، با توجه به ساختار نظام پولی فعلی، آمریکایی ‌ها و دلار را دارای مزیت ناعادلانه ‌ای می ‌دانند.

توضیح امتیاز گزاف

دلار، ارز ذخیره جهان است. این بدان معناست که دلار، به عنوان مکانیزم استاندارد مبادله بین ارزها، جایگزین طلا شده است. به عنوان مثال بگوییم که هند و چین با یکدیگر تجارت می کنند و در نتیجه هند، 100 دلار به چین بدهکار است. به این واقعیت توجه کنید که هند، به دلار به چین بدهکار است، نه به روپیه! در واقع چینی ها پرداخت به روپیه را نمی پذیرفتند. آنها فقط پرداخت به دلار را می پذیرفتند. این به این دلیل است که پس از دریافت پرداخت ها، آنها باید از درآمد حاصله برای خرید طلا، نفت و این گونه کالاهای اساسی از بازارهای خارجی استفاده کنند. از آنجایی که این کالاها به دلار معامله می شوند، تمام ما به التفاوت های تراز پرداخت، تنها به دلار تسویه می شود.

اکنون، اگر امریکا بخواهد کسری حساب جاری خود را تسویه کند، در مقایسه با سایر کشورها، با مزایای بسیاری روبرو است:

· اولا، می‌ تواند به خرید هر آنچه که می‌ خواهد ادامه دهد و وقتی زمان پرداخت فرا رسید، امریکا می ‌تواند دلار چاپ کند و پرداخت ‌ها را انجام دهد. آنها با انجام این کار، اساسا ارزش خود را از هر کسی که دلار در اختیار دارد می دزدند. ثانیا، سایر کشورهای جهان نمی توانند به سادگی برای تسویه کسری حساب جاری خود پول چاپ کنند. این امتیازی است که به دلیل وضعیت دلار به عنوان ارز ذخیره، به امریکا تعلق می گیرد.

· دوم اینکه، پولی که برای تسویه بدهی ها پرداخت می شود، کم و بیش دوباره در نهایت به بانک مرکزی آمریکا می رسد! یک کشور بدهی خود را با دیگری تسویه می کند و به همین ترتیب ادامه دارد، تا زمانی که دلار در نهایت به خانه واقعی خود، یعنی بانک فدرال رزرو، بازگردد.

· در نهایت، از آنجایی که دلار یک ارز ذخیره است، همه به آن نیاز دارند. این امر، یک تقاضای ساختگی برای دلار ایجاد می کند. همچنین، وقتی مردم دلار دارند، سعی می ‌کنند آن را در امن‌ ترین دارایی دلاری که وجود دارد، یعنی اوراق قرضه خزانه ‌داری امریکا، سرمایه‌ گذاری کنند. از آنجایی که بسیاری از سرمایه‌ گذاران می‌ خواهند در اوراق قرضه خزانه داری امریکا سرمایه‌ گذاری کنند، بازده این اوراق کاهش می‌ یابد و در نتیجه، دولت امریکا می ‌تواند با قیمت بسیار ارزان ‌تری از جهان، وام بگیرد. دولت آمریکا از این هژمونی (برتری) نهایت استفاده را برده است، زیرا در حال حاضر، روزانه بیش از 2 میلیارد دلار وام می گیرد.

عواقب

از آنجایی که دلار از این امتیاز برخوردار است، در نتیجه مزایای زیادی نصیب آن می شود.

· به عنوان مثال، امریکا هیچ الزامی برای کاهش ارزش پول خود و جذاب کردن صادرات خود ندارد. می تواند بدون نیاز به رفع کسری تراز پرداخت خود، به واردات ادامه دهد.

· امریکا همچنین با تورمی که در نتیجه چاپ ارز بیشتر ایجاد می شود مواجه نیست. آنها می توانند کالا را خریداری کنند. هرچند، ارزی که چاپ می کنند در اختیار بانک مرکزی خودشان یا بانک های مرکزی کشورهای خارجی است.

· همچنین، دولت امریکا نیازی به منطقی کردن هزینه های خود ندارد. این به این دلیل است که می ‌تواند به‌ طور ساختگی، اعتبار ارزان‌ قیمتی را در نتیجه ارز ذخیره بودن دلار بدست آورد. این ممکن است چندان خوب نباشد زیرا دولت را تشویق کرده است که به شدت بدهکار شود.

چرا این امتیاز ادامه دارد؟

حال این سوال پیش می آید که دنیا از امتیازات گزافی که به آمریکا اعطا می شود آگاه است، پس چرا جلوی آن گرفته نمی شود؟

خب، پاسخ در این واقعیت نهفته است که دلار، با رقابت قابل توجهی روبرو نشده است. ارزهایی مانند ین و پوند، در مقایسه با دلار، ضعیف ‌تر و دارای بنیان‌ های اقتصادی بدتری هستند. یورو، تنها در سال 1999 ظهور کرده و بحرانی که از آن زمان به وجود آمده است، آن را به یک رقیب بسیار ضعیف برای دلار تبدیل کرده است.

سیستم SDR (حق برداشت ویژه) که توسط صندوق بین‌المللی پول(IMF)  راه‌ اندازی شد نیز چندان مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین، در حال حاضر به نظر نمی رسد جهان، جایگزین مناسبی برای دلار داشته باشد.

با این حال، بسیاری از کارشناسان پیش بینی کرده اند که نظام فعلی، به نفع آمریکا منحرف شده و ناپایدار است. بنابراین، دیر یا زود، باید جایگزینی برای اصلاح این عدم تعادل که از زمان شوک نیکسون در سال 1971 ادامه داشته است، پدیدار شود!