بازار فارکس
519بازدید
بحران روبل روسیه در سال 1998
1401/02/28
مقاله آموزشی

 

اتحاد جماهیر شوروی، یکی از کشورهایی بود که پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان یک ابرقدرت مطرح شد. نظام اقتصادی پس از جنگ، اساسا رقابتی بین نظام سرمایه داری آمریکا و نظام سوسیالیستی مبتنی بر شوروی بود.

دهه ‌های پس از جنگ، اغلب به عنوان جنگ سرد شناخته می‌ شد، زیرا این دو ابرقدرت با برنامه‌ های یکدیگر برای تسلط بر جهان مخالف بودند. با این حال، اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990 از هم پاشید. در نتیجه این تجزیه، 15 کشور تشکیل شد. هیچ یک از این 15 کشور در وضعیت اقتصادی خوبی قرار نداشتند. با این حال، روسیه که تجسم مدرن اتحاد جماهیر شوروی قدرتمند بود، در سال 1998 ورشکست شد! روسیه مجبور شد پول خود را به همان دلاری وابسته کند که به شدت با آن مخالف بودند! آنها بعدا مجبور شدند این وابستگی را بشکنند، ارزش پول خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند و به تعهدات بدهی خود عمل نکنند.

برای کشوری که برنامه‌ هایی برای تسلط بر جهان داشت، حوادثی که در سال 1998 رخ داد چیزی جز تحقیر نبود. روسیه از این شوک نجات یافته است. با این حال، داستان بحران روبل در سال 1998 هنوز مورد جالبی است. در این مقاله، با این بحران بیشتر آشنا خواهیم شد.

بدهی خارجی شوروی

روسیه که تجسم مدرن اتحاد جماهیر شوروی بود، تمام بدهی های شوروی را به ارث برده بود. بخش عمده ای از این بدهی ها مربوط به پول های خارجی بود. از این رو، اقتصاد روسیه از همان روزی که متولد شد، اساسا با یک بحران بدهی مواجه بود. روس ها تلاش های شجاعانه ای برای پرداخت این بدهی انجام دادند. با این حال، آسیب از مدت ها قبل از اینکه موضوع به دست آنها برسد، ایجاد شده بود.

روسیه برای انجام تعهدات بدهی خود، ذخیره ارز خارجی کافی نداشت. سفته بازان ارز از این کمبود آگاه بودند و بنابراین در سال 1998، پس از مصیبت آسیا، روسیه قربانی بعدی حمله ارزی شد که توسط سفته بازان قدرتمند انجام شد.

یارانه برای شرکت های خصوصی

اقتصاد روسیه ممکن است پس از جدا شدن از اتحاد جماهیر شوروی، ماهیت سرمایه داری داشته باشد. با این حال، روحیه سوسیالیستی شوروی همچنان وجود داشت. در نتیجه فروپاشی امپراتوری، بسیاری از شرکت های خصوصی در مراحل اولیه خود قرار داشتند و در نتیجه، سودی نداشتند. برخی از آمارها تخمین می ‌زنند که پس از اینکه دولت استخدام همه را کنار گذاشت، تنها 40% از کارگران از سوی شرکت‌ های خصوصی که در تلاش برای کسب سود بودند، به‌ موقع دستمزد دریافت کردند.

به این ترتیب، دولت روسیه مداخله کرد و در صورت پرداخت به موقع حقوق کارگران، شروع به اعطای یارانه به شرکت های روسی کرد که کارگران زیادی را استخدام می کردند! مشکل این بود که دولت روسیه قبلا ورشکست شده بود! یک دولت ورشکسته، مجبور شد به طور دوره ای بدهی های بیشتری را به منظور ارائه یارانه بالا بیاورد. بنابراین بدهی روسیه با نرخی ناپایدار در حال افزایش بود.

بدهی بالای دولت

به علاوه، دولت روسیه نیز عادت داشت به روشی که در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی انجام می داد، پول خرج کند. بنابراین، روس‌ ها به این واقعیت توجهی نکردند که مجموعه های مالیاتی آنها رو به کاهش است و دولت هیچ درآمد قابل توجهی ایجاد نمی‌ کند. آن‌ها به خرج کردن پول خود با تدبیری که از اتحاد جماهیر شوروی قدرتمند سابق به دست آمده بود، ادامه دادند. این امر، در نهایت به بدهی ‌هایی که با پرداخت بدهی‌ های قدیمی شوروی و بدهی ‌هایی که به دلیل یارانه ‌ها باید پرداخت می‌ شد، اضافه شد.

دولت روسیه، به منظور کاهش بدهی خود، تلاش می کند منابع خود را خصوصی سازی کند، زیرا این امر باعث ایجاد درآمد اضافی در قالب مالیات و همچنین دریافتی از فروش می شود. هرچند، تلاش خصوصی ‌سازی روسیه با فساد خدشه ‌دار شد، زیرا الیگارشی‌ ها (نخبگان سیاسی) از روابط دولتی خود برای به دست آوردن منابع با قیمت ‌های تخفیف دار و کسب ثروت برای خود در این فرآیند، استفاده کردند. بنابراین، امید دولت روسیه به اینکه بتواند با فروش منابع خود، پول نقد مهیا کند، ناکام ماند.

شوک نفتی

آخرین ضربه به اقتصاد روسیه، پس از بحران آسیا در سال 1997 وارد شد. این بحران، منجر به کاهش قیمت نفت و فلزات در چندین کشور شد،که شوک شدیدی به اقتصاد روسیه وارد کرد. اقتصاد روسیه تا حد زیادی به صادرات نفت وابسته بود. با این حال، بحران آسیا باعث شد که قیمت دارایی ها در سراسر جهان سقوط کند و این باعث شد که قیمت نفت نیز کاهش یابد. از این رو، روسیه که پیش از این با مشکل پرداخت بدهی های موجود خود مواجه بود، نه تنها در نتیجه یارانه ها بدهی هایش افزایش یافت، بلکه با کاهش درآمد نیز مواجه شد. این زمانی بود که سفته بازان ارز، به قدرت رسیدند و شروع به تخریب روبل کردند. موج فروش عجولانه، بازار را فرا گرفت و بانک مرکزی روسیه با تمایلات منفی ایجاد شده توسط سفته بازان ارز، مقابله نکرد. ذخایر فارکس که توسط بانک مرکزی روسیه کنار گذاشته شده بود، در عرض چند ساعت توسط سفته بازان با فروش بی وقفه، تخلیه شد.

روبل در عرض چند روز 40% از ارزش خود را از دست داد. این امر باعث شد که وضعیت مالی دولت روسیه تحت فشار قرار گیرد و یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان، در نهایت نتوانست تعهدات بدهی خود در بازار اوراق قرضه را بپردازد. این غفلت روسیه، چندین تلفات داشت. یکی از بزرگترین آنها صندوقی به نام مدیریت سرمایه بلندمدت بود که در نهایت، نزدیک به یک تریلیون دلار ارزش را از بین برد!