در این مقاله قصد داریم با تصاویر نمودار بازار فارکس، توضیحاتی در خصوص موقعیت های مختلف بازار و شک و تردید برای ورود به معاملات، در اختیار شما قرار دهیم.
در تصویر زیر شاهد یک نمودار 30 دقیقه ای می باشید، که ساختار این نمودار مشخص شده است؛ این منطقه شامل:
1) سقف قیمت روزانه
2) بالاترین سطح روز گذشته است.
در تصویر زیر: نمودار یک دقیقه ای را می بینید که ساختار آن مشخص شده است. قیمت از سطح باز شدن بازار حرکت صعودی خود را آغاز می کند و سقف قیمت (مقاومت) روزانه را می شکند، اما نمی تواند از این شکست محافظت کند. برای ورود به معامله باید در انتظار شکست آخرین کندل نزولی باشیم.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که یک سفارش ورود قرار می دهیم تا در صورت شکست پایین ترین سطح کندل قبل، وارد معامله شویم. البته این در صورتی است که نتوانیم در تایم فریم های کوچک تر وارد شویم.
در تصویر زیر نشان داده شده که در این سطح ورود می کنیم. وارد معامله نزولی یا فروش می شویم و در کف قیمت روزانه قسمتی از معامله را می بندیم. بقیه معامله را در پایین ترین سطح شبانه روز و کف قیمت روز گذشته می بندیم.
احتمالاً شما در تمام این مراحل، خونسرد، آرام و غیرمنفعل بمانید.
مگر نه؟
شاید هم اینطور نباشد.
به احتمال زیاد، قبل از ورود، دچار شک و تردید شوید و با خود بگویید:
«نکند کمی حرکت کند و بالاتر برود؟!»
«نکند شکست کف قیمت کندل قبلی یک تله باشد؟!»
این شک و تردید پس از ورود حتی می تواند شرایط فیزیکی معامله گر را بر هم زند و احتمالاً حتی با حالت تهوع نیز همراه خواهد بود.
«حرکت کن دیگه. حرکت کن، لعنتی!»
قطعاً چنین احساسی داشتید.
همه معامله گران این احساس را تجربه می کنند.
ما انسان ها برای این نوع شک و تردید مجهز نیستیم. تمایل داریم که این احساس از بین برود اما هرگز چنین چیزی اتفاق نمی افتد.
پس باید چه کار کنیم؟
این حالت هرگز از بین نمی رود. و نیازی نیست که از بین برود. با تغییر ذهنیت، می توانیم قدرت آن را کاهش دهیم و یاد بگیریم که در کنار آن کار کنیم.
اگر بدانید که هیچ وقت نمی توانید اطلاعات کافی برای رفع شک و تردید داشته باشید چه کار می کنید؟ باید قبول کنید که نمی توانید در هر معامله سود کسب کنید. باید بپذیرید که کار شما پیش بینی حرکات سودده بازار است و باید بعد از ورود به معامله هر آنچه که اتفاق می افتد، چه سود و چه ضرر، را مدیریت کنید. برای کسب سود، باید این مراحل را به دفعات تکرار کنید.
هدف ما از بین بردن شک و تردید نیست. هدف ما این است که با این مسئله کنار بیاییم.
و ساده ترین راه برای انجام این کار، کاهش اهمیت هر معامله است.
این ترس تا حد زیادی نتیجه نیاز شما به کسب سود «از این معامله» است.
اما هنگامی که معامله فقط به عنوان یک معامله از مجموعه معاملات در نظر گرفته شود، از اهمیت آن کاسته خواهد شد.
کسب سود عالی است، اما ضرر کردن نیز الزاماً چیز بدی نیست؛ البته به شرطی که اندازه معامله مناسب باشد. این ضرر با معاملات سودده بعدی به راحتی جبران خواهد شد.
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می کنید، این معامله الزاماً نباید سودده باشد؛ بلکه این مجموعه 20 معامله ای باید سودده باشد.
این طرز فکر متفاوتی است؛ اما با ترس بسیار کمتر.
10-15 ثانیه به این احساس فکر کنید.
مانند تصویر زیر، خودتان را در حالت فرضی ورود به این معامله قرار دهید. در این سطح (و این معامله) شدیداً به دنبال کسب سود هستید تا بتوانید امید، آرزو و اعتماد به نفس خود نسبت به کسب سود از این معامله را زنده نگه دارید و اینکه به خودتان یادآور شوید که می توانید در این کار موفق شوید.
و حالا این یکی برای 10-15 ثانیه دیگر.
خود را در ذهنیت پس از ورود به معامله قرار دهید.
این فقط یک معامله از مجموعه 20 معامله ای است. در کل از اهمیت خاصی برخوردار نیست.
اگر متحمل ضرر شدید، ضرر چندانی نخواهد بود و به سادگی می توان آن را جبران کرد و هزینه معامله، اعم از کمیسیون و ضرر معامله، فقط هزینه ای است که باید برای یادگیری میزان موفقیت این روش آن را پرداخت کنید.
یک معامله گر تازه کار تمام امید و رویاهای خود را در این معامله فعلی قرار می دهد. آن ها به شدت می خواهند که سودده شود تا ارزش خود را به اثبات برسانند.
در حالی که معامله گر با تجربه فقط سعی می کند نقطه ورودی پیدا کند که مناسب مجموعه 20 معامله ای باشد و هیچ نیازی به کسب سود ندارد.
معامله گر حرفه ای پیش بینی خود را انجام می دهد و وارد معامله می شود.
یک معامله از مجموعه بیست تایی!
این تغییر ذهنیت را تمرین کنید. این فرآیند زمان بر است، پس خودتان را به خاطر نقص هایی که دارید ببخشید. و فقط به جلو حرکت کنید.
با گذر زمان می توانید با احساس شک و تردید هنگام ورود به معاملات کنار بیایید. و حتی ممکن است متوجه شوید که از این کار لذت می برید.