برایان کرانستون یکی از برجسته ترین و محبوب ترین بازیگران در جهان است. بزرگترین موفقیت او به عنوان هنرپیشه برجسته با نقش اول در سریال پرفروش نتفلیکس "بریکینگ بد" بود. با این حال، مانند بسیاری دیگر از بازیگران، او یک شبه موفق نشد. در مسیر موفقیتش، تلاش، یادگیری، شکست و ناکامی های زیادی وجود داشت. کرانستون در مقاله ای که اخیر چاپ شد درباره درسهایی که به او کمک کرد تا از یک بازیگر متوسط به یک بازیگر خارق العاده تبدیل شود صحبت کرد.

کرانستون نوشت که چگونه از مربی خود الهام گرفته است تا به جای تلاش برای موفق شدن در آزمون های گزینش بازیگر، بر روی "فرآیند" تمرکز کند. تا آن زمان، تأکید او صرفاً بر موفقیت بود و فقط نقش های کوچک و جزئی را به او می دادند.

تغییر ذهنیتش که منجر به گرایش او به سمت "فرآیند" بود به صورت ظریفی صورت گرفت. به جای اینکه بر "موفقیت" تمرکز کند، بر کارهایی که برای موفقیت باید انجام می داد تمرکز کرد. این تغییر ذهنیت منجر به این شد که کرانستون نقش های بزرگتری بدست آورد و در نهایت در بزرگترین نقش زندگی اش در سریال "بریکینگ بد" بازی کند.

عملکرد فوق العاده از "تمرکز بر فرآیند" حاصل می شود، نه از "تمرکز بر نتایج"

در AlphaMind، ما به بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری پیشرو در جهان و شرکت های مالی و معامله گر خدمات مربیگری ارائه می دهیم. در این دوره ها، گاهی اوقات با فردی استثنایی آشنا می شویم. یکی از این تریدرهای استثنایی که چند سالی است با آن کار کرده ایم، فردی بود که در صندوق اوراق قرضه مشغول به کار بود.

این فرد کاملاً "فرآیند محور" بود. او با موفقیت یا نتایج درخشان خود هدایت نمی شد، بلکه با پیشرفت، بهبود بخشیدن و تمرکز بر روند خود پیش می رفت. موفقیت برای او مهم بود، اما تقریبا مهم تر از کارهایی که او را قادر به موفقیت می کرد نبود.

اگر فرآیند درست باشد، ضرر را شکست نمی دانست. برای او، شکست اینگونه تعریف می شد که "آیا او روند خود را خوب دانسته یا خیر و یا اینکه به اصول خود وفادار مانده است یا نه".

به همین ترتیب، او پیروزی را لزوماً نشانه موفقیت نمی دانست، مگر اینکه این پیروزی در راستای روند خودش باشد. او تمام پیروزی های خود را بررسی می کرد تا اطمینان حاصل کند که این پیروزی ها در مسیر روند کارش قرار دارند.

این یکی ویژگی بارز افراد "فرآیند محور" است.

در مقابل، افراد "نتیجه محور" موفقیت را با کسب نتایج تعریف می کنند. مشکل این امر این است که در این جهان نتیجه وابسته به شانس و تصادفی بودن است و این باعث می شود که تریدرها به روندهای ناقص و معیوب اعتماد کنند. آنی دوک، قهرمان سابق پوکر و نویسنده کتاب "فکر کردن با شرط" که سال گذشته در پادکستAlphaMind  مهمان بود، این را "نتیجه گری" می نامد.

تریدرهای باتجربه این را می دانند و تریدرهای تازه کار باید این را یاد بگیرند

تریدرهای با تجربه معمولاً به اهمیت یادگیری و پیشرفت و تمرکز بر فرآیند اشاره می کنند. این تریدرها به شما خواهند گفت که "سالهای ابتدایی" مهم زمانی است که تمرکزتان باید به جای کسب درآمد، بر یادگیری فرایند موفقیت آمیز باشد. خیلی خوب است اگر این دو در کنار هم اتفاق بیفتند. اما جدای از شانسی بودن آن، رخ دادن این اتفاق بعید به نظر می رسد و تریدرها نباید به آن وابسته باشند.

متأسفانه بیشتر تریدرهای تازه کار با چشمهای مسحور به علامت $ وارد معاملات می شوند. به جای تمرکز بر یاد گیری و توسعه توانایی های خود، آنها بیشتر زمان این مرحله اولیه را صرف موفقیت می کنند. اکثر تریدرهای تازه کار به اشتباه تصور می کنند فرمولی ساده وجود دارد که منجر به موفقیت خواهد شد. آنها معمولاً از سیستم ها و روش هایی استفاده می کنند که نرخ موفقیت بالایی دارند و از روندهای اخیر که به خوبی نتیجه داده اند بهره می برند. متأسفانه این سیستم ها و روند های تازه محدود هستند. با گذشت تاریخ انقضای این سیستم ها و روندها، تریدر تازه کار دیگر ابزارها و توانایی های لازم برای موفقیت را ندارد و معمولاً سود معاملاتی (و غالباً بقیه سرمایه خود) را که  قبلا کسب کرده بودند را با سرعت حیرت انگیزی  از دست می دهند.

مانند همه مهارت ها، تریدینگ به سال ها یادگیری و پیشرفت در سطح بالایی نیاز دارد. به طور طبیعی، معمولا همه می خواهند به سرعت پول درآورند، اما تریدینگ مهارتی است که باید به مرور زمان آن را یاد گرفت و توسعه داد.

تریدینگ فعالیتی است که وابسته به عملکرد می باشد و تا حدی بر بسیاری از توانایی های مشابهی که در ورزش، موسیقی، رقص و نمایش لازم است اتکا دارد. از شما انتظار نمی رود که امروز گیتاری بردارید و آماده نواختن برای مردمی باشید که هزینه تماشای نواختن شما را داده باشند. حداقل برای چند سالی این امر میسر نیست. و مانند بازیگری، همانطور که کرانستون گفت، اشتباه او این بود که او صرفاً بر موفقیت تمرکز کرده بود و این امر منجر شد تا او نقش های کوچک و جزئی را بدست آورد.

فرآیند، فرآیند، فرآیند
بسیاری از تریدرهای موفق، موفقیت خود را مدیون  ذهنیت "فرآیند محور" خود هستند. اگر فرآیند درست باشد، نهایتا منجر به نتایج خوب می شود. اگر فرآیند درستی اتخاذ نکردید، شما صرفا به شانس وابسته می شوید. در حالی که شانس چیز خوبی است، آن چیزی نیست که شما باید به آن وابسته باشید.