روانشناسی معامله‌گر
472بازدید
از لحاظ احساسی به معاملات خود وابسته نباشید
1400/05/11
مقاله آموزشی

توانایی کنترل بر احساسات در حین تریدینگ شما را قادر می سازد تا در معاملات قاطعانه عمل کنید.

از لحاظ احساسی به معاملات خود وابسته نشوید. طبق گفته یک تریدر: "من مالک سهام نیستم. من فقط آنها را اجاره می کنم ... به احساس خودتان درباره مالکیت خانه فکر کنید. وقتی صاحب خانه ای هستید، نسبت به آن احساس متفاوتی دارید... خوب، هنگام خرید سهام، همین مسئله هم صدق می کند. متأسفانه اکثر مردم تصور می کنند که مالک سهام هستند. برعکس، من نسبت به سهام خودم احساساتی نمی شوم و به خودم یادآوری می کنم با سهام همانند حساب پولی رفتار کنم. به عبارت دیگر، سهام یکی از ابزارهای معاملاتی بازار پول است که در یک بازه زمانی معین در آنها سرمایه گذاری کرده یا آن ها را معامله می کنید. گاهی برای ده دقیقه، گاهی یک ساعت و گاهی پنج ساعت. شاید این بازه زمانی پنج سال باشد، اما من باز هم سعی می کنم به جایی نرسم که سهام برای من به غیر از یک عدد معنی دیگری داشته باشد." بسیار مهم است که سهام های خریداری شده را تا حد ممکن به صورت عینی بررسی کنید. اما گاهی اوقات اجتناب از وابستگی احساسی به سهام دشوار است. ما وقت زیادی را صرف مطالعه عواملی می کنیم که قیمت سهام را تحت تاثیر قرار می دهد و طبیعی است که از میان سهام خود، سهم مورد علاقه داشته باشیم. با این حال، نباید وابسته آن ها شویم. سهام صرفاً ابزاری برای کسب سود است، نه بیشتر.

از روی ظاهر قضاوت کردن

در علم اقتصاد رفتاری، پدیده ای به نام "توهم پول" وجود دارد. به طور خلاصه، مردم هنگام ارزیابی ارزش سهام، ارز یا کالاهای مورد نظرشان، معمولاً تحت تاثیر کلیشه ها و احساسات خود تصمیم گیری می کنند. به جای تعیین کردن دقیق ارزش "واقعی" سهام، ارز یا کالا، معمولا قضاوت های خودمان را بر اساس کلیشه ها و وابستگی های احساسی انجام می دهیم.

به عنوان مثال، هنگام پیش بینی افزایش قیمت سهام، برخی از بخشها یا کالاها را "داغ" یا "خوب" می بینیم، و ممکن است پیش بینی های خود را بر اساس این نگرشها، و نه واقعیتهای ملموس و تجزیه و تحلیل عینیِ ارزش "واقعی" سهام انجام دهیم. مطالعه ای توسط دکتر دونالد مک گرگور و همکارانش در موسسه Decision Research نشان می دهد که چگونه تریدرها از کلیشه ها و احساسات خود برای پیش بینی معاملات مورد نظرشان استفاده می کنند. از گروهی از دانشجویان بازرگانی پیشرفته، که در یک دوره تجزیه و تحلیل اوراق بهادار ثبت نام کرده بودند، خواسته شد تا در مورد مجموعه ای از گروه های صنعتی مانند نرم افزار رایانه، دارو، و راه آهن در بازار بورس نیویورک تصمیم گیری کنند. بدون دانش شرکت کنندگان، سهام نیمی از گروه های صنعتی عملکرد بالایی (بیش از 20٪ بازده) داشت و نیمی دیگر از سهام ازعملکرد پایینی برخوردار بود. شرکت کنندگان با توجه به وجهه ی مثبت (مثلاً ارزش، فعالیت و قدرت سهام) یا منفی هر گروه صنعتی آن ها را رتبه بندی کردند. همچنین از آنها خواسته شد تا نرخ بازده هر گروه صنعتی را پیش بینی کنند. گروه های صنعتی که توسط شرکت کنندگان بصورت مثبت رتبه بندی شده بودند، بیشترین بازده را داشتند. اما وجهه ی یک شرکت هیچ ارتباطی با عملکرد واقعی آن در بازار ندارد، بلکه بر اساس میانگین بازده آن شرکت برای گروه صنعتی خود اندازه گیری می شود. به عبارت دیگر، شرکت کنندگان بر اساس عقاید و کلیشه های عاطفی خود نسبت به "وجهه" قدرت، رشد و بازده برای یک گروه صنعتی خاص در مورد آینده این شرکت ها پیش بینی کردند.

به چه اندازه معاملات احساسی بر برنامه های معاملاتی ما تأثیر می گذارد؟

هنگام ارزیابی ارزش کالاها، سوگیری قضاوت مشابهی رخ می دهد. به عنوان مثال، در مطالعه ای از کودکان خواسته شد تا اندازه سکه ها را با حلقه های مقوایی مقایسه کنند. اندازه سکه ها و حلقه ها دقیقاً یکسان بود اما کودکان اندازه سکه ها را بزرگتر ارزیابی کردند. وقتی پول را می بینیم، حتی در سنین جوانی، قضاوت ما را تحت تاثیر قرار می دهد. ما سریعا به پول وابسته می شویم و به آن ارزش ویژه ای می دهیم.

پول دارای اهمیت احساسی خاصی است و طبیعتاً این ارزشی که برای آن قائل می شویم بر تصمیمات و سوگیری های ما تاثیر می گذارد. چندین مطالعه نشان داده اند که مردم بیشتر از قدرت خرید به تعداد دلارهایی که دارند اهمیت می دهند. به عنوان مثال، مطالعات متعددی نشان داده اند که در زمان تورم شدید، مردم ترجیح می دهند به اندازه 1000 دلار اضافه حقوق دریافت کنند، حتی اگر در واقعیت قیمت ها 2000 دلار در سال آینده افزایش داشته باشند. کلیشه های احساسی ما در ارزشیابی ها و تصمیمات اقتصادی مان تاثیر گذار هستند. تا زمانی که ما تجزیه و تحلیل دقیقی از ارزش سهام، کالا یا ارز انجام ندهیم، کلیشه های احساسی پیش فرض ما ممکن است نظرات ما را متاثر کند.

محققان Tyszka و Przybyszewski (2006)  مطالعه ای را در زمانی که یورو ضعیف تر از دلار بود در اروپا انجام دادند. وقتی از شرکت کنندگان خواسته شد قیمت اجناس مختلف را ارزیابی کنند، کالاهایی را که قیمت آنها به دلار بود را با ارزش تر از همان کالاها با همان قیمت ها به یورو دانستند. زمانی که دلار آمریکا ضعیف تر از یورو شد این ارزیابی نیز به سود یورو معکوس شد. طبیعی است که اجازه دهیم سوگیری های ما روند قضاوت مان را مبهم کند، اما کالاها یا خدمات چه به دلا، یورو یا لیر همان ارزش را دارند. (توجه داشته باشید که از شرکت کنندگان خواسته نشد که با یورو یا دلار کالا بخرند، بلکه فقط ازشان خواسته شد تا ارزش کالاها را با قیمتی که به یورو یا دلار بودند را ارزیابی کنند.)

معاملات سودآور ثابت از تصمیمات معاملاتی عینی ناشی می شوند

در رابطه با قضاوت هایی که در مورد پول هستند، ایده های پیش فرض ما به راحتی نظرات مان را تحت تاثیر قرار می دهند. در کودکی یاد گرفتیم که می توان کالاها و خدماتی که برای ما ارزشمند است را با پول مبادله کنیم. در طول زندگی ما، پول با امنیت، ایمنی و شادی همراه بوده است. رسانه ها مدام این ایده که "پول امنیت است" را به ما یادآوری می کنند. هرچه پول بیشتری داشته باشیم، امنیت بیشتری خواهیم داشت. از بین بردن این پیش فرض ها و یادگیری ارزیابی عینی ارزش سهام دشوار است. بسیاری از تریدرها به دلیل وجهه قدرتمند ثروت جذب تریدینگ می شوند. هرچه پول بیشتری بدست آورند، معتقدند که جایگاه بلندتر و آزادی بیشتری کسب خواهند کرد. اگرچه طبیعی است که پول و سود را با امنیت برابر بدانیم، اما انجام این کار می تواند سوگیری هایی ایجاد کند که بر تصمیمات معاملاتی فرد تأثیر منفی بگذارد. معاملات سودآور طرز فکر منطقی و عینی را می طلبد. خیلی مهم است که معاملات خود را تا آنجا که ممکن است با طرز تفکر و ارزیابی عینی پیش ببرید.

 

کسب ثبات عاطفی در حین معامله
حذف وابستگی های احساسی در تریدینگ مستلزم تمرین است، اما با کمی آمادگی و برنامه ریزی، می توانید معامله گری به صورت عینی و بی دردسر را بیاموزید. شاید مهمترین استراتژی هایی که می توانید انجام دهید این است که ریسک معاملاتی خود را محدود کنید و با پولی که به آن نیاز حیاتی و فوری ندارید معامله کنید. با محدود کردن ریسک به درصد نسبتاً کمی از سرمایه تریدینگ خود، می توانید در صورت رخ دادن بدترین حالت در بازار، به راحتی از پس مدیریت آن برآیید. شما با "ترس از دست دادن سرمایه" وارد معامله نخواهید شد و احساس راحتی بیشتری خواهید کرد. اگر احساس کنید که از دست دادن مقداری از سرمایه معاملاتی خود در یک معامله خاص اهمیت شخصی چندانی ندارد، می توانید با کمترین میزان احساسات وارد معامله شوید. هنگامی که ترس زیادی ندارید، کنترل ترس آسان تر است. محاسبه سود و زیان با درصد نیز امری مهم به شمار می رود. به جای تمرکز بر تعداد دلارهای واقعی که وارد معامله کرده اید، که مطمئناً قدرت خریدتان را به این عدد ربط می دهید (مانند خرید ماشین، مواد غذایی یا شهریه مدارس)، می توانید اگر سود و زیان خود را تا آنجا که ممکن است بصورت انتزاعی، یعنی فقط به عنوان اعداد یا ارقام ببینید، به صورت عینی وارد معامله شوید.