بازار فارکس
922بازدید
راهنمای کامل اندیکاتورهای نوسان
1401/06/16
مقاله آموزشی

اندیکاتور نوسان، یک ابزار تکنیکال است که فاصله یک اوراق بهادار از میانگین قیمت آن، به سمت بالاتر و پایین تر، را اندازه گیری می کند. این اندیکاتور، پراکندگی بازده ها در طول زمان را در قالبی بصری محاسبه می کند که تحلیلگران تکنیکال، از آن برای سنجش اینکه آیا این ورودی ریاضی در حال افزایش است یا کاهش، استفاده می کنند. نوسانات پایین به طور کلی به حرکت آرام قیمت با نوسانات کوتاه مدت قابل پیش بینی اشاره دارد، در حالی که نوسانات بالا به حرکت پر سر و صدا یا چشمگیر قیمت با نوسانات کوتاه مدت اغلب غیرقابل پیش بینی اشاره دارد.

نوسانات، میزان حرکت قیمت را در طول زمان اندازه گیری می کنند و اطلاعات غیر جهت دار تولید می کنند، مگر اینکه داده ها در قالب های بصری خاصی رسم شوند. این عنصر تکنیکال، با نوسانات بالا که باعث ایجاد افراط در حرص و ترس می شود، تاثیر زیادی بر قیمت گذاری بازار options و تمایلات بازار دارد. نوسان که به عنوان یک اندیکاتور ساخته شده است، تاریخچه ای از حرکت قیمت را ترسیم می کند که تحلیل روند، مومنتوم و رنج را تکمیل می کند.

ابزارهای نوسانی، نسبت به ابزارهای غیر نوسانی، ریسک بیشتری دارند. نوسانات به طور منظم بین حالت های بالا و پایین در حرکت هستند و یک ابزار زمان بندی بالقوه برای معامله گران و تایمرهای بازار (مدیران مالی که می توانند زمان صعود و نزول بازار را پیش بینی کنند) ارائه می دهد. به ویژه، پایین ترین نوسان در دوره های X اغلب محرکی برای تغییر قریب الوقوع به نوسانات بالا است که به حرکت روند و سیگنال های معاملاتی منجر می شود. دانش بازار، این رویه های کلاسیک را ترسیم می کند و به فعالان بازار می گوید «در زمان اعتدال بخرید و در زمان نا آرامی بفروشید».

باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

باندهای بولینگر، شناخته شده ترین اندیکاتور نوسانات بازار مالی است. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در اوایل دهه 1980 ایجاد شد، سه خط را در اطراف قیمت ایجاد می کند: یک میانگین متحرک ساده به عنوان باند میانی عمل می کند در حالی که باندهای بالا و پایین، با فاصله یکسان در واکنش به نوسانات متغیر، منبسط و منقبض می شوند. میانگین حرکتی ساده (SMA) 20 روزه یا دوره ای، رایج ترین تنظیم برای باند میانی است، اما این مقدار در برنامه نمودارهای پیشرفته قابل تنظیم است.

این محاسبه، انحراف معیار SMA را می گیرد، که یکی از راه های محاسبه فاصله از SMA در طول زمان است، و نتیجه را روی باندهای بالا و پایین اعمال می کند. باندها در طول زمان، در واکنش به تغییر سطوح نوسانات، منبسط و منقبض می شوند. باندهای منقبض، پرایس اکشن را بین مرزهای باریک «محاصره» می کنند، که نوسان پایین را نشان می دهد در حالی که یک تغییر چرخشی را به نوسان بالا پیش بینی می کند. این تغییر، می تواند سیگنال های ورود و خروج با شانس بالا را برای بسیاری از استراتژی های معاملاتی ایجاد کند.

کانال دانچین (Donchian Channels)

کانال‌ دانچین، باندهای بالا، پایین و میانی را از طریق بررسی حداکثر قیمت در بازه زمانی انتخاب شده ایجاد می کند. بالاترین قیمت در دوره انتخابی، باند بالا را نشان می دهد در حالی که پایین ترین قیمت در دوره انتخابی، باند پایین را نشان می دهد. باند میانی با کم کردن مقدار باند پایین از مقدار باند بالا و تقسیم بر دو، پیدا می شود. سپس از این اندیکاتور، برای بررسی روابط بین قیمت فعلی و رنج های معاملاتی در دوره انتخاب شده استفاده می شود.

مانند باندهای بولینگر، 20 روز یا دوره، رایج ترین تنظیم کانال دانچین است. یک باند بالا که با نزدیک شدن به قیمت بالاتر می رود (یا یک باند پایین که پایین تر می رود) نشان دهنده سهولت حرکت است که توسعه روند را تسهیل می کند. برعکس، باندی که با نزدیک شدن به قیمت افقی می ماند، حمایت یا مقاومتی را شناسایی می کند که شانس حرکت بازگشتی و برگشت به باند میانی را افزایش می دهد. باندهای بولینگر با کانال های دانچین متفاوت هستند، و میانگین های متحرکی را به کار می برند که تاثیر نقاط دور افتاده بالا و پایین را در طول دوره های بازنگری، کاهش می دهد.

کانال کلتنر (Keltner Channel)

کانال‌ کلتنر، به منظور سنجش نوسان و کمک به پیش بینی جهت، نوارهایی را در اطراف قیمت در حال توسعه قرار می دهد. باندهای بالا و پایین، به عنوان مضربی ازATR  محاسبه شده و در بالا و پایین یک میانگین متحرک نمایی(EMA)  رسم می شوند. هر دو ضریب EMA و ATR را می توان به دلخواه تغییر داد اما 50 و 5، تنظیمات متعارفی هستند. صعود قیمت به باند بالا، نشان دهنده قدرت است در حالی که افت قیمت به باند پایین، نشان دهنده ضعف است.

این باندها، حمایت و مقاومت را بدون توجه به انحراف نشان می دهند و با نفوذ به باندها، سیگنال های معاملاتی اشباع خرید و اشباع فروش را ایجاد می کنند و علاوه بر آن، شتاب روند را نشان می دهند. نوارهای افقی، حمایت یا مقاومت بیشتری نسبت به نوارهایی که به سمت بالاتر یا پایین تر حرکت می کنند، اعمال می کنند. نزول قیمت به یک باند صعودی، یک واگرایی صعودی ایجاد می کند در حالی که صعود قیمت به یک باند نزولی، باعث ایجاد واگرایی نزولی می شود.

ابر ایچیموکو (Ichimoku Clouds)

ابر ایچیموکو که توسط گویچی هوسادا در اواخر دهه 1960 توسعه یافت، میانگین های متحرک متعددی را در بالا و پایین قیمت، در قالب مناطق هاشور خورده، ترسیم می کند که «ابرهای» صعودی یا نزولی نامیده می شوند. پنج محاسبه برای ساخت این اندیکاتور اعمال می شود و ابری تولید می کند که تفاوت بین دو خط را نشان می دهد. قیمت بالای ابر، نشان دهنده روند صعودی است در حالی که قیمت زیر ابر، روند نزولی را نشان می دهد. نوسان قیمت صعودی به یک ابر، نشان دهنده مقاومت است در حالی که نوسان قیمت نزولی به یک ابر، نشان دهنده حمایت است.

همچنین ابرها با گذشت زمان، به سمت بالا یا پایین حرکت می کنند و به تطبیق پذیری اندیکاتور می افزایند. هنگامی که قیمت بالاتر از ابر یا پایین تر از ابر حرکت می کند، انتظار می رود سیگنال های روند قوی تر و قابل اعتمادتر باشند. دو خط ابری ""Span A و "Span B" نامیده می شوند. رنگ ابر، زمانی که Span A بالاتر از Span B است، سبز و هنگامی که Span A زیر Span B قرار دارد، قرمز است. قیمت بالای ابر قرمز، نشان دهنده واگرایی صعودی است در حالی که قیمت زیر ابر سبز، نشان دهنده واگرایی نزولی است.

نوسان تاریخی (Historical Volatility)

برخلاف اکثر اندیکاتورهای نوسانات، نوسان تاریخی در یک صفحه جداگانه رسم می شود. این اندیکاتور، مسافتی را که قیمت، طی دوره زمانی انتخاب شده، از میانگین مرکزی طی می کند اندازه گیری می کند. انحراف معیار اغلب برای محاسبه این اندیکاتور استفاده می شود، اما متغیرها، از اندازه گیری های دیگری استفاده می کنند. زمانی که اندیکاتور بالا می رود، ریسک افزایش می یابد و با پایین رفتن آن، ریسک کاهش می یابد. این اندیکاتور، غیر جهت دار است، به این معنی که افزایش یا کاهش نوسانات، به طور ویژه، به نفع استراتژی های خرید یا فروش نیست.

اندیکاتور اصلی، یک تنظیم 10 دوره ای و 252 روزه را برای اندازه گیری نوسانات در طول یک سال اعمال کرد (252 = میانگین تعداد روزهای معاملاتی در یک سال). تحلیلگر تکنیکال، اکنون این ورودی ها و همچنین انحراف معیار(SD)  را به دلخواه تغییر می دهد. بهترین کار این است که محاسبه ها، «متناسب» با اوراق بهادار باشد زیرا انتظار می رود میانگین نوسان بین انواع مختلف ابزارها و بازارها، متفاوت باشد. تفسیر نوسانات تاریخی، سطوح فعلی را با سطوح قبلی مقایسه می کند و به دنبال منتهی الیه های بالایی و پایینی است که ممکن است بر سود و زیان تاثیر بگذارد. همچنین، مقایسه مقادیر بین ابزارهای بسیار همبسته، می تواند برای کشف مقادیر «معمولی» و واگرایی های پنهان مفید باشد.

اندیکاتورهای نوسان دیگر

بتا (Beta): نوسانات یک اوراق بهادار را در مقایسه با بازار گسترده یا اوراق بهادار دیگر اندازه گیری می کند.

بولینگر %b: فاصله بین قیمت و باندهای بولینگر را به یک پلات اوسیلاتور تبدیل می کند.

پهنای باند بولینگر (Bollinger Bandwidth): درصد فاصله بین باندهای بولینگر بالا و پایین را محاسبه می کند و به دنبال شناسایی نقاط عطف با شانس بالا است.

شاخص تلاطم (Choppiness Index): نشان می دهد که آیا یک بازار، درگیر یک روند یا یک رنج معاملاتی است یا خیر.

نوسانات چایکین (Chaikin Volatility): اوسیلاتوری را تولید می کند که واگرایی میانگین متحرک همگرایی(MACD)  را به جای قیمت، برای تراکم-توزیع اعمال می کند. تقاطع بالای خط صفر، نشان دهنده قدرت و تراکم است در حالی که تقاطع زیر خط صفر، نشان دهنده ضعف و توزیع است.

کانال دانچین (Donchian Channel): باندهای بالا، پایین و میانی را از طریق بررسی حداکثر قیمت در یک دوره زمانی انتخاب شده، مشخص می کند. بالاترین قیمت در دوره انتخابی، باند بالا را نشان می دهد در حالی که پایین ترین قیمت در دوره انتخابی، باند پایین را نشان می دهد.

پهنای دانچین (Donchian Width): تفاوت قیمت بین باندهای بالا و پایین کانال دانچین را اندازه می گیرد.

باندهای Fractal Chaos: باندهایی را در اطراف قیمت می کشد و با شیب تعیین می کند که آیا اوراق بهادار، پررونق است یا راکد.

انحراف میانگین متحرک (Moving Average Deviation): نوسانات را با بررسی اینکه چگونه قیمت یک دارایی از میانگین متحرک انتخاب شده در طول زمان انحراف داشته است، اندازه گیری می کند.

پاکت میانگین متحرک (Moving Average Envelope): باندی را بر روی قیمت ترسیم می کند، با منتهی الیه های بالایی و پایینی که به عنوان درصد از پیش انتخاب شده در بالا و پایین میانگین متحرک محاسبه شده اند.

باندهای اعداد اول (Prime Number Bands): بالاترین و کمترین اعداد اول را در یک بازه معاملاتی در یک دوره معین شناسایی می کند و خروجی را به عنوان یک باند در قیمت ترسیم می کند.

نوسانات نسبی (Relative Volatility): نوع متفاوتی از اندیکاتورRSI  است که با استفاده از محاسبات انحراف معیار، جهت نوسان را در بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند.

انحراف معیار (Standard Deviation): بررسی می کند که قیمت در طول زمان، تا چه حد از یک میانگین قیمت ​​مرکزی فاصله دارد.

باندهای STARC : همچنین به عنوان Bands Stoller Average Range Channel شناخته می شوند، و در بالا و پایین یک میانگین متحرک ساده ترسیم می شوند و سطوح انتهایی را برجسته می کنند که می توانند سیگنال های خرید یا فروش قوی را ایجاد کنند.

شاخص Ulcer: کاهش، عمق و مدت نزول دارایی را از طریق بررسی سقف و کف ها در طول زمان، پیش بینی می کند.